این روزا یکم بهم ریخته م ولی خب سعی میکنم با فکر نکردن به مشکلات، انرژی مثبتمو از دست ندمشرایطمون خیلی خوب نیست ولی خب دلم قرصه به خدا... میدونم بخواد و وقتش باشه همه چی جور میشه روی سال دیگه با وجود مشکلای زیاد حل نشده ای که داریم ، حساب باز کردم ولی خب اگه اتفاقی نیوفتاد، نمیخوام انرژیم تحلیل بره و امیدمو از دست بدمفعلا که خوشیم با کلی حس و حال خوب و شکر کردنای همیشگی واسه داشتن هم ، حالا این وسطا دلتنگی یه قلقلکی میده مارو ، ولی ما قوی میباشیم
قند و تور بالا سر عروس دوماد رو که درست میکردم، همش خودمو حاجی رو تصور میکردم لحظه ی خوندن خطبه ی عقد نتیجه ی کار قشنگ شد .یهو مامان گفت این قند و تور رو بعد از مراسم نگه داریم واسه تو ... ذوق ذوق ذوق ... و همین شد که بیشتر وقت گذاشتم واسه خوشگلتر شدنش
ای جانم انشا الله خیلی زودتر قسمت شه
از خدا بعید نیس
حالا مامانت چقدر خوب تیکه میپرونه آ
عزیزم نگران نباش ایشالا بعد خواهری نوبت شماست
خونه جدید مبارکه............ کلی رو تور عقد تلاش کن تا واسه خودت
منم تا میام وبت میگم سال 95 سال حاج خانم و حاج آقا هستش، ان شاالله
ان شاالله روزی برای خودت کارای عقدت رو بکنی که چه روزهای پر استرسی هستش :-)
نبینم واس خواهرت کم بزاری شیطون خانوم بعد نوبت خودت که میرسه بیشتر خوشگلش کنی